در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از بی وفایی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
یار با ما بیوفایی میکند
بیگناه از من جدایی میکند
شمع جانم را بکُشت آن بیوفا
جای دیگر روشنایی میکند
بیچاره ام خسته ام چشم انتظارم
توی این پس کوچه ها تنها نذارم
نیستی از تاریکی شبها میترسم
بی وفا دارم توی سرما میلرزم
دلم را مبتلایت کرده بودم
خودم را خاک پایت کرده بودم
ندانستم بی وفا هستی
وگرنه همان اول رهایت کرده بودم
گناهم باور این روزگار بود
فریبی را که خوردم بی گناه بود
ولی جرم من از دست دلم بود
که هرجا پا گذاشتم بی وفا بود
تو که رفتی پریشون شد خیالم
همه گفتن که من دیوونه حالم
نمی دونن که این دیوونه در فکر شفا نیست
که هرچی باشه اما بیوفا نیست
در عالم بی وفا کسی خرم نیست
شادی و نشاط در بنی آدم نیست
آنکس که در این زمانه او را غم نیست
یا آدم نیست ، یا در این عالم نیست
عشق هرگز نمیمیرد
مگر در عشاق بی وفا
هربار که کودکانه دست کسی رو گرفتم گم شده ام !
ترس من از گم شدن نیست ..
ترسم از گرفتن دستی ست
که بی بهانه رهایم کند !
پُشتم را خالی میکنی؛
میمیرم،
نمیافتم …
درد دارد وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم
دیگران یاد عشقشان میفتند
و تو هنوز بی خیالی !
مــَـن بـی تــو شعـــر خــواهــم نــوشتـــ؛ تـــو بــی مـَـن چــِـه خــواهــی کــــرد؟
اصـــلا” یــــادت هَستـــ کــِــه نیستــَـمــ …؟
بیخودی به خودت زحمت نده!
این بَذرهای تنفــر که در دلم می کاری
هرگــــز جوانه نخواهد زد !
خدا قسمت داشتنش را از من گرفت…
گمانم کسی بیشتر از من دعا کرده بود…
هر که مرا دید ، تو را نفرین کرد …
و من حواس خدا را پرت کردم
که مبادا بشنود …!
خیلی سخته…
به خاطر کسی که دوسش داری…
همه چیز رو از سر راهت خط بزنی…!!
بعد بفهمی… خودت تو لیستی بودی که…!
اون به خاطر یکی دیگه… خطت زده..!